آسمان دلم
- آواره
- Aug 31
- 1 min read
ز چشمهسار نگاهت شراب میچکد امشب
ز آسمانِ دلم آفتاب میچکد امشب
هزار شعرِ نگفته، میان سینهی من
ز شوق دیدن تو، التهاب میچکد امشب
دگر نمیگذرد بی تو لحظهای از من
ز لحظه لحظهی من اضطراب میچکد امشب
به شوقِ نام تو بستم زبان شعر مرا
ز لب، حدیثی پنهان به آب میچکد امشب
دلم گرفته و با یاد تو سبک گردد
چو ابر، از دلِ شب، ماهتاب میچکد امشب
تو آمدهای و من در سجود افتادم
ز نغمههای تو شورِ رباب میچکد امشب
به هر کجا که روم، سایهات کنارم هست
ز هر نسیم، نوایِ تو باب میچکد امشب
به نام عشق تو آواره گشتم از خود
که از لبان من آهِ خراب میچکد امشب





Wow so beautiful ❤️
Zebast عالی 💙
Nice 👍